خدایاعاشقان را غم مده...
بیا تا لیلی و مجنون شویم ، افسانه اش با من
بیا با من به شهر عشق رو کن ، خانه اش با من
بیا تا سر به روی شانه ی هم ،راز دل گوییم
اگر مویت چو روزم شد پریشان ، شانه اش با من
در میخانه ی چشمت ، به گلگشت نگه وا کن
خرابم کن خراب ، آبادی ویرانه اش با من
سلام ای غم ، سلام ای همزبان مهربان دل
پر پرواز وا کن چون پرستو ، لانه اش با من
مگو دیوانه ، خود زنجیر گیسو را ز هم وا کن
دل دیوانه ی دیوانه ی دیوانه اش با من
در این دنیای وانفسای حسرت زای بی فردای
خدایا عاشقان را غم مده ، شکرانه اش با من
مگو دیگر سمندر در دل آتش نمی سوزد
تو گرمم کن به افسون ،گرمی افسانه اش با من
چه بشکن بشکنی دارد ، فلک در کار سر مستان
تو پنهان بشکن این ، نشکستن پیمانه اش با من
دلت را خانه ی ما کن ، مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن ، مداوا کردنش با من
اگر گم کرده ای، ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
بیفشان قطره اشکی ، که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص ،دریا کردنش با من
اگر در ها به رویت بسته شد ، دل بد مکن باز آ
در این خانه دق الباب کن ، وا کردنش با من
به من گو حاجت خود را ، اجابت می کنم آنی
طلب کن آنچه می خواهی ،مهیا کردنش با من
چو خوردی روزی امروز ، ما را شکر نعمت کن
غم فردا مخور ، تامین فردا کردنش با من
به قرآن آیه ء نعمت فراوان است ای انسان
بخوان این آیه را ، تفسیر و معنا کردنش با من
بیا قبل از وقوع مرگ ، روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را ، جمع و منها کردنش با من
اگر عمری گنه کردی ، مشو نومید از رحمت
تو نام توبه را بنویس ، امضا کردنش با من
نظرات شما عزیزان: